حسیـن خیـره مانده به قدقامتـش ! پشتـش به اوست مشغول مرتب کردن عمامه است شمشیـر را در غلاف می کند و بـر میگردد از چشمان نافذ حسین ، خوب میتوان شنید صدایش را … که آرام زمزمه میکند .. الحق که مجتبـی زادهای جانِ عمـو ! آری .. او قاسـم است ،… بیشتر »
گاهے دلم یڪ جاے دنج مے خواهد … صحن بـــــین الحرمیـــن … بنشینم و زل بزنم به گـــــنبدت … من باشم و بغض هاے نشڪسته … تو باشے و آرامـــــش دلـم … رو به ضریحت سلامے دهم : ” السَّلامُ عَلي الحُسٓينـــــ… بیشتر »
محسن عزیز سر دادی و حسین خریدارت شد… کسی چه میداند شاید آخرین بار سرت بر دامن حسین بود کسی چه میداند… بعد از قرنها باز قلب تپنده تاریخ خون حسین در رگهای تو جوشید و جهان را حسینیه کرد به ارباب بی سر بگو شفاعتمان کند اصلا ؛ تو در محضر ارباب… بیشتر »
تشرف آیت الله مرعشی نجفی محضر شریف امام زمان (عج) در اقامتم در سامرا شبهایی را در سرداب مقدس بیتوته کردم، آنهم شبهای زمستانی. در یکی از شب ها آخر شب، صدای پایی شنیدم (با این که در سرداب قفل بود). ترسیدم، زیرا عده ای از دشمنان اهل بیت به دنبال کشتن… بیشتر »
سيد بحرالعلوم به قصد تشرف به سامرا تنها به راه افتاد. در بين راه راجع به اين مساله، كه گريه بر امام حسين (ع) گناهان را مى آمرزد، فكر مى كرد. همان وقت متوجه شد كه شخص عربى كه سوار بر اسب است به او رسيد و سلام كرد. بعد پرسيد: جناب… بیشتر »
1. آن وقت امام حسین علیه السلام به کربلا رسید سوال کرد که این محل را چه می نامند گفت اینجا را طف می گویند امام پرسید نام دیگری نیز دارد؟ عرضه داشتند کربلا هم نامیده می شود امام با شنیدن نام کربلا گفت خدایا از اندوه و بلا به تو پناه می آورم 2.پس از فرود… بیشتر »
آخرین نظرات