دنیای دخترها ، بسیار دنیای کوچک و در عین حال پهناوری است دختر بودن یعنی به عرض شانههای پدر به دور دنیا سفر کنی و به اندازه نبود مادر ، مادری دختر بودن دنیایی دارد عجیب، اما باور کردنی برای برادر و خواهر ها مادر خواهد شد و برای همسرش یک کوه …
امام جعفر صادق عليه السّلام فرمود: ابليس گفت پنج نفر هستند که هيچ چاره ای برای آنها ندارم اما ديگر مردم در مشت من هستند اول هرکه با نيت درست به خدا پناه برد ، و در همه کارها به او تکيه کند دوم کسی که شب و روز زیاد تسبيح خدا بگويد سوم آن کسی که برای برادر مؤمنش آن پسندد که برای خود می پسندد چهارم کسی که وقتیمصيبت به او میرسد ، بی تابی نمی کند پنجم کسی که به آنچه خدا قسمتش کرده ، خرسند است و غم روزی اش را نمی خورد. منبع : الخصال ، جلد ۱ ، صفحه ۲۸۵
1- مبارزه با یأس و ناامیدی حضرت یوسف در هیچ شرایطی ناامید نشد حتی هنگامی که توسط برادرانش در چاه افتاد، ارتباط مستمر و پایدار و خالصانه با خدا، او را از قعر چاه به عزیزی مصر رساند. و ناجی انسان های ناامید شد.
2- دروغ باعث فراموشی می شود برادران یوسف (علیه السلام) وقتی پیراهن خونین را نزد یعقوب پیامبر آوردند فراموش کردند که لااقل کمی از آن را پاره کنند. لذا یعقوب (علیه السلام) به محض رویت پیراهن دانست که گرگ او را ندریده چون پیراهن به طور ساختگی به خون آغشته شده بود.
3- عاقبت حسودان حسادت برادران یوسف (علیه السلام) اگر چه هر دو طرف را به سختی های گزنده فرو انداخت. امّا در نهایت این برادران حسود بودند که در آتش حسادت خود سوختند و با حقارت به دست بوسی برادر آمدند. و عاقبت حسادت برادران، یوسف را در فرآیند تعالی رونقی بیشتر بخشید.
4- پدر محرم راز فرزند یوسف (علیه السلام) خواب خود را که رازی محرمانه بود، تنها با پدر به عنوان مشاوری مورد اعتماد و اطمینان در میان گذاشت.
5- گریز از خلوت، نامحرم کم نیستند افرادی که در ارتباط با گروه های غیر همجنس می گویند مواظبیم، روابطی سالم و محترمانه داریم. امّا یوسف صدیق (علیه السلام) نه تنها نمی گوید مراقبم، بلکه فریاد بر می آورد که: به خدا پناه می برم. اگر خدا بر من رحم نکند خواهم لغزید. این تواضع در برابر خدا، از مۆلفه های ممتاز انسان های وارسته و الهی است.
صله رحم را با منت انجام دهند! جفا به پدر و مادر ظاهر شود! فحاشی به والدین را علنی کنند! کوچکان بزرگان را تحقیر کنند! برادر به برادر حسد ورزد! تکبر در دلها به حرکت در آید؛ مانند نفوذ زهر در بدن!
آشنایان در وقت نیاز، از هم رو پنهان کنند! اگر سخنچینی ببینند او را استقبال کنند! هنگام سخن گفتن کلامشان شیرین، اما دلهایشان تلخ باشد! کلامشان پند دارد، اما اعمالشان دردی است که دوا ندارد! امانت و درستی کم گردد! همسایه، همسایه را از ترس زبانش اکرام کند!
آخرین نظرات