وَ عَسَى أَن تَکْرَهُواْ شَیْئاً وَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ وَ عَسَى أَن تُحِبُّواْ شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَّکُمْ وَاللّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ(216/بقره)

چه بسا از چیزی خوش‌تان نیاید و خیرتان در آن باشد و چه بسا چیزی را دوست داشته باشید و شرّ شما در آن باشد.و خدا می‌داند و شما نمی‌دانید.

تا حالا دندون پزشکی رفتین؟؟؟ اول دکتر چندتا امپول میزنه تو لثه تون بعد اون مته رو میگیره دستش و…
بعضی وقتا از شدت درد دسته های صندلی رو محکم فشار میدین و اشک تو چشماتون جمع میشه…
خب چرا نمیزنین تو گوشش؟ چرا داد و هوار نمیکنین سرش؟
این همه درد رو تحمل کردین این همه سوزن آمپول و مته و انبر و …خوب اعتراض کنین بهش، چرا اعتراض نمیکنین؟ تازه کلی هم ازش تشکر میکنین و میخواین بیاین بیرون میگین : ” دکتر ببخشید وقت بعدی کی هستش؟!”

به دکتر اعتراض نمیکنین چون میدونین یه حکمتی داره کاراش.چون میدونین این درد فلسفه داره و منجر به بهبودی میشه.چون به کارش اعتماد دارین.میدونین یک حکمتی داره….اصلا قبلنا به دکتر میگفتن"حکیم” .یعنی کارای اون از روی حکمته.خب خدا هم حکیمه…پس اگه خدا درد و رنجی رو توی زندگی ما فرستاد ازش تشکرکنیم بگیم نوبت بعدی کِی هست؟ رنج بعدی؟

یادت نره اون خیلی وقته خداست….

پ.ن:

* من از درمان و درد و وصل و هجران…..پسندم آن چه را جانان پسندد