موضوع: "بدون موضوع"
مفهوم غیبت
غیبت آن است که برادر [دینى] خود را بدانچه او را ناخوش آید یاد کنى، پس اگر آن چیز در او باشد، غیبت و اگر نباشد بهتان نامیده مى شود؛ خواه این [بدگویى] با قول باشد یا فعل و خواه با اشاره باشد یا کنایه(1) و خواه در امور دینى باشد یا دنیوى و خواه در لباسش باشد یا خانه.(2)
از اینرو، هرگاه کسی در غیاب دیگری سخنی نسبت به او بگوید که عرفاً و در نزد مردم نقص و عیب به حساب می آید و قصد وی از این کار سرزنش و یا برملا کردن نقص او باشد، مرتکب غیبت شده است.
رسول گرامی اسلام خطاب به ابوذر میگوید: اى ابوذر! از غیبت بپرهیز، که غیبت بدتر از زناست … ابوذر گوید: عرض کردم: اى پیامبر خدا! غیبت چیست؟ فرمود: غیبت این است که از برادرت چیزى بگویى که خوش ندارد. عرض کردم: اى پیامبر خدا! اگر آنچه درباره او گفته مىشود در او باشد چه؟ فرمود: بدان که اگر آنچه در او هست بگویى غیبتش کردهاى و اگر آنچه در او نیست بگویى، به او بهتان زدهاى.(3)
غیبت کردن تنها با لفظ شکل نمی گیرد، بلکه در بسیاری از موارد غیبت کردن با حرکات اعضا هم مصداق می یابد، عایشه می گوید: زنی نزد ما آمد. چون روی خود برگرداند با دست اشاره کردم که کوتاه قد است. رسول خدا(ص) فرمودند: غیبت این زن را کردی.(4)
همچنین، امام کاظم(ع) میفرماید: هر کس پشت سر دیگرى چیزى بگوید که در او هست و مردم هم آن را مىدانند غیبتش نکردهاست، اما اگر کسى پشت سرش چیزى را بگوید که در او هست ولى مردم نمىدانند، غیبتش کردهاست.(5)
غیبت؛ گناه کبیره
غیبت را جزو گناهان کبیره و بسیار بسیار مذموم و ناپسند دانستهاند. حضرت علی(ع) میفرماید:«منفورترین خلایق نزد خدای متعال غیبت کننده است و غیبت یک ویژگی حیوانی و زشت و ناپسند است».(6)
برخی غیبت را از قتل نیز ناپسندتر دانستهاند زیرا در قتل، جان فرد گرفته میشود اما در غیبت آبرو و حیثیت فرد از بین میرود.
پیامبر خدا(ص) میفرماید:«غیبتکردن بدتر از زنا است. عرض شد: چگونه؟ فرمود: مرد زنا مىکند و سپس توبه مىنماید و خدا توبهاش را مىپذیرد. امّا غیبت کننده آمرزیده نمىشود، تا زمانى که غیبت شونده او را ببخشد».(7)
از امام صادق(ع) روایت شده که ایشان غیبت را همچون کفر و شرک دانسته و فرمودهاند«غیبت کفر به خدا است و کسی که به آن گوش دهد یا به آن رضایت داشته باشد مشرک خواهد بود».(8)
(1) ـ زبدة البیان، ص 530.
(2) ـ جامع السّعادات، ج 2، ص 293.
(3) ـ بحار الأنوار: 77 / 89 / 3، منتخب میزان الحکمة: 436.
(4) ـ بحارالانوار، چاپ کمپانی، جلد 15، جزء 4، ص188.
(5) ـ الکافی: 2 / 358 / 6 منتخب میزان الحکمة: 438.
(6) ـ غرر الحکم: 3128 .
(7) ـ الترغیب والترهیب: 3 / 511 / 24، منتخب میزان الحکمة: 436.
(8) ـ مستدرک الوسائل، جلد 2 ص 108.
علت نامگذاری ماه صفر
ماه صفر دومین ماه قمری پس از محرم است. در دوران جاهلیت آن را ناجز مینامیدند. صفر از ریشه «صفر» به معنی تهی و خالی است. دلیل نامگذاری آن این است که چون این ماه پس از ماه محرم است و مردم دوران جاهلیت در ماه محرم - به دلیل اینکه از ماههای حرام بود- از جنگ دست میکشیدند، با فرارسیدن ماه صفر به جنگ روی میآوردند و خانهها خالی میماند؛ از این رو به آن صفر گفتهاند.
اعمال مشترک اول هر ماه
دعا
در زمان دیدن هلال خواندن دعای هلال وارد شده است و أقلش آن است که سه مرتبه بگوید اللّهُ اَکْبَر و سه مرتبه لا إلهَ الَّا الْلّه و سپس بگوید: اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذی أذْهَبَ شَهْرَ کَذا وَ جاءَ به شهرِ کَذا.
بهترین دعای زمان رؤیت هلال دعای 43 «صحیفه سجادیه» است.
قرآن
خواندن هفت مرتبه سوره «حمد».
روزه
از أموری که بر آن تأکید شده، سه روز روزه گرفتن در هر ماه است. مرحوم «علامه مجلسی» در «زادالمعاد» میگوید: مطابق مشهور، این سه روز، پنجشنبه اول ماه و پنجشنبه آخر ماه و چهارشنبه اول از دهه وسط ماه است.
نماز
شب اول ماه: دو رکعت نماز بجا آورد، به این نحو که: در هر رکعت پس از سوره «حمد» سوره «انعام» را بخواند سپس از خداوند متعال بخواهد که او را از هر ترسی و هر دردی ایمن گرداند.
روز اول ماه: خواندن نماز اول ماه که آن دو رکعت است، در رکعت اول بعد از «حمد» سی مرتبه سوره «توحید» و در رکعت دوم بعد از «حمد» سی مرتبه سوره «قدر» بخواند و بعد از نماز صدقه ای در راه خدا بدهد،هر کس چنین کند، سلامت خود را در آن ماه از خداوند متعال گرفته است.
اعمال ماه صفر
هر یک از روزهای سال، روز خداست و انسان میتواند در آن روز برای موفقیت خویش، تلاش کند و برای نزدیکی به خدای سبحان و فراهم آوری خرسندی وی، عبادت کند، تصدّق نماید و خدمت به مردم کند.
در این جا، متن گفتار محدث بزرگ حضرت آیت الله شیخ عباس قمی پیرامون اعمال ماه صفر را از وقایع الایّام بیان میکنیم:
بدان که این ماه (صفر) معروف به نحوست است و شاید سبب آن، واقع شدن وفات رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله است در آن، هم چنان که نحوست دوشنبه به این سبب است. و یا به جهت آن است که این ماه، بعد از سه ماه حرام (ذی قعده، ذی حجّه و محرم الحرام) واقع شده که در آن سه ماه، حرب و قتال نبوده و در این ماه، شروع به قتال مینمودند و خانه و منازل از اهلش خالی میشد. و این هم یک سبب است در وجه تسمیه آن، به صفر.
به هر حال، از برای رفع نحوست، هیچ چیز بهتر از تصدقات و ادعیه و استعاذات وارده نیست. و اگر کسی خواهد محفوظ بماند از بلاهای نازله در این ماه، در هر روز ده مرتبه بخواند این دعایی را که «محدث فیض» روح الله روحه، در «خلاصة الاذکار» ذکر فرمود:
یا شدید القوی، و یا شدید المحال، یا عزیز، یا عزیز، ذلّت بعظمتک جمیع خلقک، فاکفنی شَرّ خلقک، یا محسن، یا مجمل، یا منعم، یا مفضل، یا لا اِله الّا اءنت، سبحانک إ نّی کنتُ مِن الظّالمین، فاستجبناله و نجّیناهُ من الغمّ، و کذلک ننجیِ المؤ منین، و صلّی اللّه علی محمّد و آله الطّیبین الطّاهرین.
آخرین نظرات