1- مبارزه با یأس و ناامیدی
حضرت یوسف در هیچ شرایطی ناامید نشد حتی هنگامی که توسط برادرانش در چاه افتاد، ارتباط مستمر و پایدار و خالصانه با خدا، او را از قعر چاه به عزیزی مصر رساند. و ناجی انسان های ناامید شد.
2- دروغ باعث فراموشی می شود
برادران یوسف (علیه السلام) وقتی پیراهن خونین را نزد یعقوب پیامبر آوردند فراموش کردند که لااقل کمی از آن را پاره کنند. لذا یعقوب (علیه السلام) به محض رویت پیراهن دانست که گرگ او را ندریده چون پیراهن به طور ساختگی به خون آغشته شده بود.
3- عاقبت حسودان
حسادت برادران یوسف (علیه السلام) اگر چه هر دو طرف را به سختی های گزنده فرو انداخت. امّا در نهایت این برادران حسود بودند که در آتش حسادت خود سوختند و با حقارت به دست بوسی برادر آمدند. و عاقبت حسادت برادران، یوسف را در فرآیند تعالی رونقی بیشتر بخشید.
4- پدر محرم راز فرزند
یوسف (علیه السلام) خواب خود را که رازی محرمانه بود، تنها با پدر به عنوان مشاوری مورد اعتماد و اطمینان در میان گذاشت.
5- گریز از خلوت، نامحرم
کم نیستند افرادی که در ارتباط با گروه های غیر همجنس می گویند مواظبیم، روابطی سالم و محترمانه داریم. امّا یوسف صدیق (علیه السلام) نه تنها نمی گوید مراقبم، بلکه فریاد بر می آورد که: به خدا پناه می برم. اگر خدا بر من رحم نکند خواهم لغزید. این تواضع در برابر خدا، از مۆلفه های ممتاز انسان های وارسته و الهی است.
آخرین نظرات