علت اصلی روگردانی مردم از امیرالمومنین(ع) نه قاطعیت او بود و نه سختگیری در بیتالمال و… زیرا در طول تاریخ، موارد زیادی بوده که مردم در برابر حاکمان بسیار خشن نیز تمکین داشتهاند.
آدمها دوست دارند امیدوار باشند؛ هرچند این امید، اَلکی و دروغی و با فریبدادنِ خودشان باشد، و این همیشه ابزاری در دست سیاستمداران برای فریب مردم بوده است.
امیددادنِ کاذب، اگر عمومی باشد «عوامفریبی» است و اگر خصوصی باشد «لابیگری» است.
امیرالمؤمنین(ع) در آن شرایط سخت، امید کاذب به کسی نداد، لذا نخبگان و مردم از او روگردان شدند.
رهبران خوب، مظلوم میمانند چون حاضر نیستند امیدِ کاذب به مردم بدهند.
باید فضای جامعه را در مقابل «امید کاذب» مصون کرد. باید با آموزش سیاستِ درست، در مدرسه، مسجد و رسانهها، کاری کنیم که مردم فریب امید کاذبِ سیاستمداران را نخورند.
شخصی به پسرش وصیت کرد که پس از مرگم جوراب کهنه ای به پایم بپوشانید، مےخواهم در قبر در پایم باشد. وقتی که پدرش فوت کرد و جسدش را روی تخته شست و شوی گذاشتند تا غسل بدهند، پسر وصیت پدر خود را به عالِم اظهار کرد، ولی عالِم ممانعت کرد و گفت: طبق اساس دین ما ، هیچ میت را به جز کفن چیزی دیگری پوشانیده نمی شود!
ولی پسر بسیار اصرار ورزید تا وصیت پدرش را بجای آورند، سرانجام تمام علمای شهر یکجا شدند و روی این موضوع مشورت کردند، که به مناقشه انجامید…. در این مجلس بحث ادامه داشت که ناگهان شخصی وارد مجلس شد و نامه پدر را به دست پسر داد، پسر نامه را باز کرد، معلوم شد که نامه (وصیت نامه) پدرش است و به صدای بلند خواند:
«پسرم! مےبینی با وجود این همه ثروت و دارایی و باغ و ماشین و این همه امکانات و کارخانه حتی اجازه نیست یک جوراب کهنه را با خود ببرم. یک روز مرگ به سراغ تو نیز خواهد آمد، هوشیار باش، به تو هم اجازه یک کفن بیشتر نخواهند داد. پس کوشش کن از دارایی که برایت گذاشته ام استفاده کنی و در راه نیک و خیر به مصرف برسانی و دست افتادگان را بگیری، زیرا یگانه چیزی که با خود به قبر خواهی برد←《همان اعمالت است.》
آخرین نظرات