زلزلهای میآید و شهری را خراب میکند. ممکن است کسی بگوید: این زلزله را خدا خواست اما به این معنا که خدا ملَکی را فرستاد و گفت: این زمین را تکان بده و او هم تکان داد و یا خود خدا به طور مستقیم آمد زمین را تکان داد و زلزله پدید آمد. نه، اینطور نیست.
نیز ممکن است کسی معتقد شود که خدا عالم را بر اساس نظامی خلق کرده است. این عالم بدون اشیایی که الآن وجود دارند امکانپذیر نبود. خدا دستگاهی را خلق کرده است و در آن دستگاه حوادثی واقع میشود که خود خدا هم نمیخواسته، ولی میشود. خدا که نخواسته زلزله بشود، ولی وقتی این طبایع وجود داشته باشد -طبایعی که وجودشان لازم هم هست و خیرشان بر شرشان میچربد- خواهناخواه چه خدا بخواهد و چه خدا نخواهد، این حوادث رخ میدهد. این هم یک طرز تفکر که این نیز غلط است.
دیدگاه صحیح: قرآن میفرماید هر بدی که میرسد، به اذن خدا میرسد. معنایش این است که نه اینچنین خیال کن که هیچ علل و اسبابی دخالت ندارد و نه اینچنین خیال کن که دخالت آنها به نحوی است که چه خدا بخواهد و چه نخواهد آن کار میشود، بلکه به اذن خدا میشود؛ یعنی اگر خدا میخواست مانع ایجاد کند، مانع ایجاد میکرد، اگر میخواست شرطی از آن شروط را از بین ببرد، از بین میبُرد. پس آنچه در عالم واقع میشود، یک سلسله حوادث و علل و معلولهایی است که کار خودشان را انجام میدهند، اما نه به معنای این که چه خدا بخواهد و چه خدا نخواهد.
اینجاست که معنای مصلحت و رضا به قضای الهی روشن میشود. اگر حادثهای پیش بیاید و خدای متعال جلوی این حادثه را نگیرد -که معنای جلوی حادثه را نگرفتن این است که به اذن اوست و اگر مصلحت اقتضا میکرد جلوی حادثه را میگرفت- معلوم میشود که مصلحت کلی اقتضا نمیکرده است که خداوند جلوی آن را بگیرد. اگر انسان ایمان به این حقیقت داشته باشد، به دنبالش «خُلق توحیدی» پیدا میشود؛� یعنی بعد از آن که حادثهای واقع شد در انسان حالت رضا پیدا میشود، میگوید لابد مصلحت بوده است�، اگر مصلحت نبود خدای متعال جلوی آن را میگرفت. حال که خدا جلوی این حادثه را نگرفته است پس مصلحتی هست ولو این که من آن مصلحت را ندانم.
استاد مطهری، آشنایی با قرآن، ج۷، ص۱۹۰-۱۸۷ (با تلخیص)
بهانه گیری های کودکان که اصولا با جیغ و گریه همراه است را می توان به توفان های تابستانی تشبیه کرد – ناگهانی و ناخوشایند. یک دقیقه شما و فرزندتان در رستوران نشسته اید و خوشحال در حال غذا خوردن هستید اما یک دقیقه بعد، ناگهان کودک ناله می کند و با تمام وجود جیغ می کشد که مثلا نی نوشابه اش خم شده است. اصولا کودکان یک تا سه سال بسیار بهانه گیر هستند.
شاید تصور کنید در حال پرورش کودکی زورگو هستید. اما امیدوار باشید که این اقتضای سن کودکان است و آنها در نتیجه ناامیدی های خود بهانه گیری می کنند. انسان های بزرگ نیز در نتیجه ناکامی های خود لجوج و بهانه گیر می شوند چه برسد به کودک دو یا سه ساله که هنوز خیلی چیزها را نمی داند.
برخی از کارشناسان این بهانه گیری های خسته کننده را به مشکلات مهارت های زبانی کودکان نسبت می دهند. کودکان در این سن معنی بیشتر کلمه هایی که می شنوند را درک می کنند اما نمی توانند آنها را درست و کامل بیان کنند. در نتیجه، وقتی کودک نمی تواند منظور خود را توضیح دهد ناامید می شود و جیغ کشیدن و بهانه گیری را آغاز می کند.
چگونه می توان بهانه گیری را کنترل کرد؟
کنترل خود را از دست ندهید
بهانه گیری کودکان واقعا آزار دهنده است. علاوه بر جیغ زدن و غرغر کردن شاید کودک لگدپراکنی کند یا پاهایش را به زمین بکوبد، اشیا را به اطراف پرت کند، دیگران را کتک بزند یا حتی نفس خود را حبس کند تا کبود شود. تحمل و کنترل این رفتارها واقعا طاقت فرسا است اما والدین باید مطمئن باشند که حبس نفس تا مرحله کبودی نیز نوعی بهانه گیری و کج خلقی کودکانه است.
هنگامی که کودک در حال جیغ و داد کردن است به حرف ها و دلیل های شما گوش نمی دهد و با حالتی منفی به فریادها و تهدیدهای شما پاسخ می دهد. هرچه بیشتر سر او داد بزنید که آرام تر شود، او با صدای بلندتری جیغ می زند. در این مواقع شاید بهترین کار این است که کنار او بنشینید و چیزی نگویید. به طور کلی، بودن در کنار کودک هنگام بدرفتاری هایش روش خوبی است. کودکان خودشان هم از خشمی که دامن آنها را گرفته است می ترسند و بودن شما در کنار آنها موجب آرامششان می شود.
اگر تحمل بهانه گیری های او را ندارید چند دقیقه کوتاه بیرون بروید و وقتی کودک دست از گریه و جیغ برداشت دوباره به اتاق بازگردید. اگر شما آرامش خود را حفظ کنید او نیز سریع تر آرام می شود.
وعده یا رشوه دادن به کودک در این شرایط نتایج خوبی در پی ندارد. بنابراین فکر این چیزها را از سر بیرون کنید. تا حد امکان به بهانه گیری های بی مورد او اعتنا نکنید تا خودش خسته و ساکت شود.
حواستان باشد که شما بزرگ تر هستید
مهم نیست بهانه گیری های کودک شما چقدر طول می کشد، خواسته های غیرمنطقی او را پاسخ ندهید و به هیچ وجه با او بحث نکنید. به نگاه ها و تفکرات اطرافیان نیز خیلی بها ندهید. همه آنها روزی چنین تجربیاتی داشته اند. اگر در نتیجه بهانه گیری های کودک به او چیزهایی که می خواهید را بدهید در واقع به او می آموزید داد و فریاد کردن بهترین روش برای به دست آوردن خواسته هاست. این طرزفکر برای کودک شما در بزرگسالی ایجاد مشکل خواهد کرد. سعی کنید کودک به هیچ عنوان متوجه نشود که شما خودتان هم روی رفتارهایتان هنگام عصبانیت کنترل ندارید.
اگر بهانه گیری و کج خلقی کودک به مرحله ای رسید که شروع به کتک زدن دیگران، پرتاب وسایل یا جیغ های بی وقفه کرد، او را به مکانی امن همچون اتاق خواب خودش ببرید و به او بگویید چرا او را اینجا آورده اید (زیرا سارا را کتک زده ای) و کنار او بمانید تا آرام شود.
اگر در مکان عمومی هستید و کودک کج خلقی هایش را آغاز کرد سریعا آنجا را ترک کنید تا فرزندان آرام شود.
عشق خود را به کودک ابراز کنید
هنگامی که کودک آرام است و می توانید با او صحبت کنید، او را در آغوش بگیرید و بگویید چقدر دوستش دارید. این رفتار برای کودک آموزنده است و می تواند با آرامش بیشتر در مورد کج خلقی های خود صحبت كند
ما جلوی آدمها تعریفشان را می کنیم ولی پشت سرشان همه جور حرف می زنیم!
ما وقتی به کسی می رسیم برای اینکه خودمان را خوب جلوه بدهیم همه چیز را تحمل می کنیم اما حاضر نمی شیم درد و رنجِ ایستادن پای حق خودمان و آنچه را که درست است بپذیریم!
برای همین دروغ می گوییم، تعارف می کنیم، سازش می کنیم، پنهان می کنیم و غرق در فریب و تزویر و تظاهر و تعارف می شویم، تا به همه بگوییم خانمها أقایان من خوبم!
آخرین نظرات