گاهي زمان انقدر دير ميگذرد كه گذر عمر در بينش بي معني حس ميشود.اين مختص زماني ست كه انسان،خاطراتش مانند سدي مانع عبور ثانيه ها ميشود.
خاطرات،واژه اي كه لحظه لحظه زندگي ،تلخ و شيرين را به همراه دارد و تلخي هايش گذرا شيريني هايش را كمرنگ جلوه ميدهد.
به گمان سخت ترين و رنج اور ترين عمل در دنيا به فراموشي سپردن خاطرات باشد.
خاطراتي كه با همه خنده هاي كودكي ،گريه هايي را ياداور ميشود كه با تك تك روزهاي گذشته پيوند خورده است.
“گذر زمان، راه گشاي فراموشي ست"جمله اي كه بين اقشار عام و خاص مردم جامعه تداعي شده است و باعث دلگرمي انها به فراموشي گذشته ميشود.
اما نه،شايد گذر زمان توانايي تغيير شرايط را تا حدودي داشته باشد اما هيچ گاه نميتواند تاثير روزهاي ناخوشايند زندگي اكثر انسان ها كه زنجيروار بهم متصل اند را بطور كامل از بين ببرد
“پس در زندگي خود استوار باشيم “
“پاي خطاهاي گذشته خود بمانيم”
“سرنوشت را با يكديگر تقسيم كنيم”
اينده اي بسازيم كه گذشته را به زانو دراورد ،اين راه حلي ست كه همه ما انسان ها كم و بيش به ارامش درون ميرسيم.
آخرین نظرات