بزرگ شديم و فهميديم كه دارو آبميوه نبود
بزرگ شديم و فهميديم بابابزرگ ديگر هيچگاه باز نخواهد گشت انطور كه مادر گفته بود
بزرگ شديم و فهميديم چيزهايي ترسناك تر از تاريكي هم هست
بزرگ شديم به اندازه اي كه فهميديم پشت هر خنده مادر هزار گريه بود و پشت هر قدرت پدر يك بيماري نهفته
بزرگ شديم و يافتيم كه مشكلاتمون ديگر در حد يك شكلات، يك لباس يا كيف حل نيست
و اين كه ديگر دستهايمان را براي عبور از جاده نخواهند گرفت و يا حتي براي عبور از پيج و خم هاي زندگي
بزرگ شديم و فهميديم كه اين تنها ما نبوديم كه بزرگ شديم بلكه والدين ما هم همراه با ما بزرگ شده اند و چيزي نمانده كه بروند و يا هم اكنون رفته اند
خيلي بزرگ شديم وقتي فهميديم سخت گيري مادر عشقش بود، غضبش عشق بود و تنبيهش عشق
خيلي بزرگ شديم وقتي فهميديم پشت لبخند پدر خميدگي قامت اوست
عجيب دنيايي ست و عجيب تر از دنيا چيست و چه كوتاه ست عمر
معذرت ميخواهم فيثاغورس
پدر سخت ترين معادلات ست
معذرت ميخواهم نيوتن
راز جاذبه، مادر است
معذرت ميخواهم أديسون
اولين چراغهاي زندگي ما پدر مادر هستند !
آخرین نظرات