امام حسین (علیه السلام) در مسجد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نشسته بود که صدای مردی از امویان را شنید که با یارانش صحبت می کرد و صدایش را به امام حسین (علیه السلام) می شنواند و می گفت ما با آل ابوطالب در نبوت شریکیم و هر چه آنان از خویشاوندی سببی و نسبی دارند ما هم داریم، ولی ما به خلافت دست یافته ایم که آنان نیافته اند.
پس به چه چیز بر ما فخر می فروشند و این را سه بار گفت.
پس امام حسین (علیه السلام) به جانب او رو کرد و فرمود اما اولین بار که گفتی، من از سر بردباری چیزی نگفتم.
بار دوم، از سر گذشت چیزی نگفتم.
بار سوم، پاسخت را می دهم.
من از پدرم شنیدم که فرمود در وحی نازل شده بر حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) است که چون قیامت کبری برپا می شود، خداوند، بنی امیه را به شکل موران خُرد محشور می کند و مردم، آنان را لگدمال می کنند تا از حساب فارغ شود.
سپس آنان را می آورند و حسابرسی می کنند و به سوی آتش دوزخ می برند.
منبع: المناقب و المثالب، قاضی نعمان مغربی
آخرین نظرات