در روایتى آمده چون روز قیامت شود، عبد را به جایگاه حساب درآورند و نامه عمل او را که پر از گناه است به دست چپ وى دهند.
عبد، وقت گرفتن نامه به خاطر عادتى که در دنیا داشته، «بسم الله الرحمن الرحیم» به زبان جارى کند و با خواندن خدا به رحمت، نامه را بستاند.
چون بگشاید، آن را سپید یابد و هیچ نوشته اى در آن نامه به نظرش نیاید.
گوید اینجا نوشته اى نیست تا بخوانم.
فرشتگان گویند در این نامه، سیئات و خطاهایت نوشته بود ولى به برکت این آیه، زایل شد و حضرت عزت از تو گذشت.
منبع: تفسیر فاتحة الکتاب، صفحه 74
در زمانهای قديم كه مردم نذر می كردند و غذا مي پختن ، مردم براي گرفتن غذای نذری صف می كشيدند . از آنجا كه جنس كفگيرها فلزی بود وقتی به ديگ می خورد صدا می داد .
هنگامی كه غذا در حال تمام شدند بود و پلو به انتها ميرسيد اين كفگير در اثر برخورد به ديگ صدا می داد و آشپزها وقتی كه غذا تمام ميشد كفگير را ته ديگ می چرخاندند و با اينكار به بقيه كسانی كه در صف بودند خبر ميدادند كه غذا تمام شده است .
كم كم اين كار بصورت ضرب المثل در آمد و وقتی كسی از آنها سوال مي كرد كه غذا چی شد . می گفتند از بدشانسی وقتی به ما رسيد كفگير به ته ديگ خورد (يعنی غذا تمام شد ) .
امروزه از اين ضرب المثل موقعی استفاده مي شود كه مي خواهند به فردی بگويند دير رسيده و ديگر مثل قبل توانایی يا ثروت قبلی را ندارد و قادر به كمک كردن به او نيستند .
امام حسین (علیه السلام) بر یارانش درآمد و فرمود ای مردم، خداوند بزرگ به شکوه، بندگانش را نیافریده، جز برای آنکه او را بشناسند و چون او را شناختند عبادتش کنند و چون عبادتش کردند، با عبادت او، از عبادت جز او بی نیاز شوند.
پس مردی گفت ای فرزند پیامبر خدا، پدر و مادرم فدای تو، معرفت خدا یعنی چه؟
فرمود شناخت مردم هر عصر نسبت به امامی که اطاعتش بر آنان واجب است.
(یعنی لازمه معرفت و ایمان حقیقی خداوند متعال، شناخت امام هر عصر است)
منبع: علل الشرائع، شیخ صدوق
آخرین نظرات