درتهران شخصی بود معروف به فسق وفجور؛ یک مرتبه میبینند این شخص از عباد و زهاد شده است.
علت آنکه این شخص عاقبت بخیرشد این بودکه شب عروسی وقتی رفت توی اتاق، دید عروس به طورغیرمعمولی گریه میکند! علت گریه رامیپرسد؛ دختر میگوید: من به پسرعمویم علاقمندبودم؛مرابه او ندادند، الان هم حرفی ندارم باتوزندگی کنم اما تاآخرعمردرناراحتی خواهم بود!
این شخص بلافاصله ازاتاق بیرون میرود و عالم محل رابادونفرشاهد می آورد وبه عالم وکالت میدهد تادختررا طلاق دهد!
بعد شرایط ازدواج دختربا پسرعمویش را فراهم کرده و آن دو ازدواج میکنند.
وقتی که اوچنین جوانمردی میکند پسرعموی دختربه اومیگوید: خدا عاقبت بخیرت کند!
گاهی یک نقطه روشن درزندگی از انسان دستگیری میکند و سبب عاقبت بخیری میشود.
سحر يك حقيقتي است كه وجود دارد.واگر كسي بگويد من سحر راقبول ندارم و اينها خرافات است؛اين دليل بر بي اطلاعي و بي سوادي اوست.
سحر به معناي خاص خودش يك علم است. بعضي فكرميكنند هرچه را كه باعقل ناقص خود پي نبرند ،فورا انكار كنند، آدم مهمي ميشوند!
خوشبختانه بامبارزه ي اسلام باسحر، قسمت اعظم سحر ازبين رفت.
حالا اگر كسي واقعا سحر شده باشد،بايد به متخصص رجوع كند، منظور از متخصص اين رمّال ها و فالگيرها نيست،اينها غالبا شيّاد و مكّار و دروغ گو هستند، اصلا به اينها اعتماد نكنيد؛ اگر متخصص پيدا نشد، ميتوان با صدقه دادن، خواندن دعاهاي مفاتيح، زيارت جامعه كبيره ، حديث كساء ، با توجه و حضور قلب، سحر را از بين برد.
توجه به يك نكته مهم ضروري است: بعضي تا كوچكترين كاري ميشود، ميگويند سحر و جادو شديم! خرابي از خودشان است، نميخواهند قبول كنند و نسبتش ميدهند به سحر! اگر در زندگي مشكل داشتي ، اول ذهنت به سحر نرود، اول ذهنت به خودت برود! زن يا مردي كه در خانه اخلاقش بد باشد،اثرش از سحر بدتر است! حسد از سحر بدتر است! سخن چيني از سحر بدتر است!
به جاي نسبت دادن هرچيزي به سحر، انسان خودش را اصلاح كند ، مشكلاتش برطرف ميشود.
گذشت و تحمل يكديگر ، دربسياري از موارد مشكلات را حل ميكند.
مثلا خانمي كه به شوهرش حرف تلخي ميزند، اگر شوهر تحمل كند و گذشت كند ، تمام ميشود و گرنه ادامه پيدا ميكندو…
بعضی ها که حتی اهل جبهه، اهل دعای کمیل و ندبه وزیارت هستند، شنیده میشود که در منزل زبانشان را کنترل نمیکنند!
با همسر و بچه، یا خواهر وبرادر و والدین، برخورد نامناسب وتند دارند! همین ها باعث محرومیت و بی توفیقی و بی حالی در عبادت است!
مساله ی والدین شوخی نیست؛ خدا میداند یک پرخاش به پدر ومادر ، انسان را صدسال عقب می اندازد!
اگرکوتاهی کرده اید جبران کنید!
اگر هم از دنیا رفته اند ، باصدقه دادن و طلب مغفرت برایشان، رضایتشان را کسب کنید تا درآن عالم از شما راضی شوند.
میتوان با خیرات ومبرات وصدقه ودعا ،آنها را ازخود راضی کرد.
آخرین نظرات