مردي وارد داروخانه شد وبا لهجه اي ساده گفت:
کرم ضد سيمان دارين؟
متصدي داروخانه با لحني تمسخر آميز گفت: بله که داريم کرم ضد تيرآهن و آجرم داريم حالا خارجي ميخواي يا ايراني؟
خارجيش گرونه ها گفته باشم!
مرد نگاهي به دستانش کرد و روبه روي فروشنده گرفت و گفت:
ازوقتي کارگر ساختمون شدم دستام زبر شده نميتونم دخترمو نوازش کنم…
اگه خارجيش بهتره، خارجيشو بده !
متصدی داروخانه سرش را پایین انداخت و معذرت خواهی کرد.
انسانيت و تقواست که سرنوشت ساز است … جايگاه شاه و گدا و دارا و ندار همه ” قبر “است… مواظب باشيم که «تقوا»بايک «تق» «وا» نرود … براي رسيدن به کبريا بايد نه “کبر” داشت نه"ريا"!!!.
آخرین نظرات