«قارون» هرگز نمی دانست که روزی، کارت عابر بانکی که در جیب ما هست از آن کلیدهای خزانه وی که مردهای تنومند عاجز از حمل آن بودند، ما را به آسانی مستغنی میکند. و «خسرو» پادشاه ایران نمی دانست که مبل سالن خانه ما از تخت حکومت وی راحت تر است. و «قیصر» که بردگان وی با پر شترمرغ وی را باد میزدند، کولرها و اسپلیتهایی که درون اتاقهایمان هست را ندید. و «هرقل» پادشاه روم که مردم به وی بخاطر خوردن آب سرد از ظرف سفالین حسرت میخوردند هیچگاه طعم آب سردی را که ما می چشیم نچشید… و «خلیفه منصور» که بردگان وی آب سرد و گرم را باهم می آمیختند تا وی حمام کند، هیچگاه در حمامی که ما براحتی درجه حرارت آبش را تنظیم میکنیم حمام نکرد بگونه ای زندگی میکنیم که حتی پادشاهان عصر هم اینگونه نمی زیستند اما باز شانس خود را لعنت میکنیم ! و هر آنچه دارائیمان زیاد میشود تنگدست تر میشویم
اگر بابت هر چیزی که برای شما روی داده است،
دچار اندوه شده اید،
با آن اندوه بمانید و ازآن فرار نکنید.
با احساستان بمانید، آن را توضیح ندهید،
استدلالش نکنید، از آن نگریزید
و یا نکوشید که آن را ارتقا بدهید
چرا که همه اینها پویش اندیشه است.
هنگامیکه آن اندوه باشد، ولی اندیشه نکوشد که بر آن چیره شود، اندیشه نکوشد که در آن دخالت کند،. آنگاه آن اندوه ناپدید خواهد شد.
ادراک اندوه، ترس، لذت و یا هر حالت دیگری،
به معنای پدید آوردن نظم در درونمان می باشد.
ما بدون برقراری نظمی یکپارچه، تنها دچار رویاها، خیالات و پندار بافی های ابلهانه میشویم.
به یاد داشته باشید که نظم باید در خانه تان، در روابط تان، در اشتیاق تان، در لذت تان و در انتخاب هایتان جای داشته باشد….
بهترين شما كسى است كه براى خانواده اش، مهربان تر باشد.
بهترين شما خوش_اخلاق ترین شماست؛ آنان كه الفت می گيرند و الفت می پذيرند.
بهترينِ شما، كسى است كه گفتارش را نيكو سازد، به ديگران طعام دهد، و آن گاه كه مردم در خوابند، در دل شب به نماز ايستد.
بهترينِ شما، كسانی اند كه هر گاه ديده شوند، خداوند متعال، ياد شود.
بهترينِ شما، كسانى هستند كه قرآن بياموزند و آن را بياموزانند.
بهترين شما، آنان اند كه در نماز، افتاده ترند.
بهترينِ شما كسى است كه به دنيا بی رغبت تر و به آخرت، علاقه مندتر است.
بهترينِ شما بخشنده ترين شما هستند و بدترينِ شما بخيل ترين تان.
بهترينِ شما، مدافع از خويشان خويش است تا آنگاه كه به گناه نيفتد.
بهترينِ شما، كسى است كه بهترينتان نسبت به زنان و دخترانش باشد.
بهترينِ شما، هر به دام افتاده ای (گناهكار) که بسيار توبه كننده است.
کتب حدیث
مردی به سرعت و چهارنعل با اسبش می تاخت.
اینطور به نظر می رسید که به جای بسیار مهمی میرفت.
مردی که کنار جاده ایستاده بود , فریاد زد : کجا می روی ؟
مرد اسب سوار جواب داد :
نمی دانم از اسب بپرس !
این داستان زندگی خیلی از مردم است .
آنها سوار بر عادتها و باورهای غلطشان می تازند ، بدون اینکه بدانند به کجا می روند .
آخرین نظرات