امام حسین (علیه السلام) میان یارانش به سخن ایستاد و فرمود خدایا، تو می دانی که من، نه یارانی بهتر از یاران خود می شناسم و نه خاندانی بهتر از خاندان خود.
خداوند به شما جزای خیر دهد که یاری و همکاری کردید.
این قوم، جز مرا نمی خواهند و اگر مرا بکشند، کسی جز من نمی جویند.
چون شب شما را فرا گرفت، در سیاهی آن پراکنده شوید و خود را نجات دهید.
عباس بن علی (علیه السلام) برادر امام، علی (علیه السلام) فرزندش و فرزندان عقیل به پا خاستند و گفتند پناه بر خدا و این ماه حرام؛ چون بازگشتیم، به مردم چه بگوییم؟
بگوییم ما سَرور و فرزند سَرور و تکیه گاهمان را رها کردیم و او را هدف تیرها و حلقه ای برای پرتاب نیزه ها و قربانی ای برای درندگان کردیم و از سر رغبت به دنیا گریختیم؟
پناه بر خدا، بلکه ما با تو زنده ایم و با تو می میریم.
امام گریست و آنان هم با او گریستند.
منبع: مقاتل الطالبیین، علی بن حسین ابوالفرج اصفهانی
آخرین نظرات