ساختن واژه ای به نام «فردا» بزرگترین اشتباه انسان بود،
تا زمانی که کودک بی سوادی بودیم و با این واژه آشنایی نداشتیم، خوب زندگی میکردیم.
تمامی احساساتمان، غم و شادیمان و هرچه داشتیم را همین امروز خرج میکردیم
انگار فهمیده تر بودیم، چون همیشه میترسیدیم شاید فردا نباشد.
از وقتی «فردا » را یاد گرفتیم، همه چیز را گذاشتیم برای فردا.
از داشته های امروز لذت نبردیم و گذاشتیم برای روز مبادا…
شاید باید اینگونه «فردا» را معنی کنیم:
«فردا» روزیست که داشتههای امروزت را نداری؛
پس امروز را زندگی کن.
گاهی آسودگی با «فهمِ علت بلا» بهوجود میآید. اگر قلب مؤمن بینا شود خودش متوجه سرّ بلا و گرفتاریاش میشود و الا باید یک آدم صاحبدل در این زمینه به او کمک کند. وقتی آدم متوجه شود که بلای او از جانب خداست و این بلا برای رشد اوست و در واقع از سر محبت خدا نسبت به اوست، آسودگی عجیبی پیدا میکند و حتی-طبق روایت(مصباحالشریعه/۱۸۳)- لذت هم میبرد.
أمیرالمؤمنین(ع) میفرماید: با سختی و رنجِ شدید، انسان به درجات بالا و راحتی دائم میرسد «بِالتَّعَبِ الشَّدِیدِ تُدْرَکُ الدَّرَجَاتُ الرَّفِیعَةُ وَ الرَّاحَةُ الدَّائِمَةُ» (غررالحکم/۴۳۴۵) اگر کسی این نکته را درک کند دیگر آسودگی از زندگیاش فاصله نخواهد گرفت!
اگر کسی فلسفه یا دلیل بلا و مشکل خودش را نفهمید، باید بین خوف و رجاء باشد، یعنی از یکسو این رنج را نتیجۀ گناه، خطا و بدیهای خودش بداند و بگوید «خدا میخواهد اینگونه مرا پاک کند» و از سوی دیگر، آنرا لطف خدا بداند که میخواهد او را رشد بدهد. اما نمیتواند بهطور قطع بگوید: «من اینقدر آدم بدی هستم که خدا این مشکلات را دارد برای من درست میکند!»
استاد عالی: گاهی اوقات سبب ترس از مرگ، جهل است و گاهی نیز تعلقات شدید به دنیا است. اگر شما روی کف دست خود چسبی بزنید که مویی ندارد، میتوانید بهراحتی و بدون درد آن را بکنید. اما اگر آن را در جای پرمویی، مثلاً روی پا یا پشت دست خود بزنید که با صدها مو گره خورده، وقتی آن را میکنید، درد دارد. چه بسا انسان نسبت به امورات مختلف دنیا تعلقات شدید پیدا کرده و مانند هزاران زنجیر به جان او وابسته شده است. طبیعتاً [برای او] دل کندن از آنها و به سمت مرگ رفتن یعنی دوری کردن از محبوب
اینکه دولت طرح گشایش_اقتصادی را عنوان کرده است خیلی خوب است و اگر جوانان و خانواده های آنها هم کمی منطقی باشند و سطح توقعات خودشون را پائین بیاورند, بیشتر مشکلات ازدواج و جوانان حل خواهد.
در سال های اخبر متاسفانه درکشورمون کاهش ازدواج بسیار رواج پیدا کرده است و تبدیل شده به بزرگترین مشکلات جوانان و جامعه که متخصصان و کارشناسان باید حتما راه و چاره ای بیندیشند.
متاسفانه بیشتر جوانانی که ازدواج هم می کنند به دلیل انتخاب نادرست زندگی آنها با طلاق و جدائی به پایانی تلخ منتهی می شود.
کارشناسان و سازمان های مربوطه باید بیشتر برای آینده جوانان برنامه ریزی کنند تا دیگر شاهد این طلاق ها و جدائی ها نباشیم.
البته خانواده ها نقش مهمتری دارند و باید به فرزندان خودشون از سن نوجوونی راه و روش انتخاب مناسب را بیاموزند.
اگر والدین از همان ابتداء به فکرآینده و ازدواج و خوشبختی فرزندان باشند، با رفتار و اعمال خود افرادی مناسب برای یک زندگی ایدهآل پرورش میدهند.
مشکلات متاسفانه بسیار است و اگر بخواهیم درباره آنها بنویسیم باید چندین جلد کتاب به جاپ برسونیم.
ان شاءالله که هرچه زودتر مشکلات جوانان عزیزمون حل بشود و همه آنها در زندگی موفق وخوشبخت بشوند.
آخرین نظرات