لبیک_یا_حسین_یعنی:
هنوز هم میشود حسین را یاری کرد ؛
لبیک یا حسین یعنی ؛
مواظب حیا و عفت خود باشی …
لبیک یا حسین یعنی :
تا چشم بہ نامحرم می افتہ چشمو بندازی پایین و بگی من میخوام حسینی باشم …
لبیک یا حسین یعنی :
بہ اندازہ ضرورت با نامحرم حرف بزنی❗️
لبیک یا حسین یعنی ؛
با لباست با حرف زدنت با نگاهت از کسی
دلبری نکنی …
لبیک یا حسین یعنی ؛
اول واجبات رو بہ جا بیارے،بعد عزادری کنی
امام حسین رفت تا تو با حیا و با حجاب باشے …
نہ با موهای رنگ کردہ وچند قلم آرایش
بیفتی دنبال دستہ عزاداری و …
حضرت ولیعصر (ارواحنافداه) نسبت به سه مصیبت وارد شده بر حضرت سیدالشهداء (ع) حساسیت بیشتری دارند:
1.مصیبت عمه بزرگوارشان، حضرت زینب كبری (سلاماللهعلیها)
2.مصیبت عموی وفادارشان،حضرت اباالفضلالعباس (علیهالسلام).
3.مصیت عموی شش ماهه، حضرت علیاصغر (علیهالسلام).
حاج ملاسلطانعلی كه از جمله عبّاد و زهاد بوده است، میگوید:
در عالم خواب به محضر والای امام زمان علیه السلام مشرف شدم و عرض كردم:
مولانا! آیا آنچه در زیارت ناحیة مقدسه با این عبارت ذكر شده، درست است كه میفرماید: (پس صبح و شب بر شما ندبه كرده و به جای اشك خون میگریم) صحیح است؟
فرمودند: بله. عرض کردم: آن مصیبت كه در آن به جای اشك خون گریه میكنید كدام است؟
آیا مصیبت علی اكبر علیه
السلام است؟
فرمود: نه، اگر علی اكبر زنده بود، او نیز در این مصیبت خون گریه میكرد.
گفتم: آیا مصیبت حضرت عباس علیه السلام است؟
فرمودند: نه، اگر حضرت عباس هم در حیات میبود،در مصیبت آن خون میگریست.
گفتم: البته مصیبت حضرت سیدالشهدا علیه السلام است؟!
فرمودند: نه، حضرت سیدالشهدا هم اگر زنده میبود، در این مصیبت خون گریه میكرد.
پرسیدم پس آن مصیبت كدام است؟
فرمود: آن مصیبت اسیری عمه ام
زینب سلام الله علیها است…
اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله علیها..
منبع احمد قاضی زاهدی، شیفتگان حضرت مهدی، ج 2، ص 144 ـ 145.
شیفتگان حضرت مهدی(عج)، ج 1، ص 251.
علامه طباطبایی (ره)، روزی در یکی از مجالس روضه شرکت کرده بود. شخص حرّاف و لودهای که علامه را نمیشناخت در حضور ایشان شروع کرد به لودگی کردن و حرفهای بیربط زدن؛ و توجه نداشت این آقایی که حضور دارد حضرت علاّمه طباطبایی است؛ چرا که علامه، بسیار کم حرف بود و ظاهر بسیار معمولی و متعارفی داشت.
بعد از آنکه به آن شخص میگویند: آقا! حداقل امروز که حضرت علامه طباطبایی حضور دارند، مراعات کنید و در محضر ایشان مودّب باشید و درست صحبت کنید!
او میپرسد: حضرت علاّمه طباطبایی ایشان هستند؟
میگویند: بله.
بعد آن بنده خدا می گوید: من خیال کردم ایشان مرثیهخوان است. فکر نمیکردم، علامه طباطبایی، ایشان باشند.
علامه با شنیدن این سخن میفرمایند: «ای کاش من مرثیهخوان حضرت سیدالشهدا علیهالسلام بودم! من حاضرم همه این سالیانی را که مشغول درس و تالیف و فعالیتهای علمی بودهام بدهم و ثواب یک جلسه مرثیهخوانی ابا عبدالله الحسین را به من بدهند».
عرفان علامه طباطبایی،تالیف آیت الله حسن رمضانی
آخرین نظرات