ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺩﺭس ها ﺭﺍ ﺯﻣﺎﻥ ﺳﺨﺘﯽ ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ .
ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ، ﺻﺒﻮﺭ ﺑﻮﺩﻥ ﯾﮏ نوع ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ .
ﻭ ﺧﻮﯾﺸﺘﻦ ﺩاری ﻧﻮعی ﻋﺒﺎﺩﺕ ،
ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ، ﻧﺎﮐﺎﻣﯽ به معنیﺗﺎﺧﯿﺮ ﺍﺳﺖ ﻧﻪ ﺷﮑﺴﺖ .
ﻭ ﺧﻨﺪﯾﺪﻥ …ﯾﮏ نوع ﻧﯿﺎﯾﺶ ﺍﺳﺖ
یکی از تأثیرات مصیبت این است که انسان دنیا را در شأن و حیثیت خویش نمیبیند. شما اگر از بچۀ خود چیزی را که دادهاید، پس بگیرید، حالت زدگی در او ایجاد میشود و اگر دوباره به او پس بدهید، از شما قبول نمیکند؛ چون احساس میکند هیچ اعتباری به این چیزهایی که به او میدهید، نیست. خداوند متعال وقتی بخواهد مؤمنی را متوجه کند با او «بده بستان» برقرار میکند. وقتی، آدم چیزی را به چنگ آورد، آرام و قرار ندارد، اما کمی که خدا با او بده بستان کرد، متین و باوقار میشود. هم در گرفتن، هم در پس دادن. نه وقتی که به او میدهند، بیش از حد شادمانی
خداوند میفرماید، به کسی که در راه خدا کشته شده بگویید «زنده». آیا خداوند این جسد، را که زیر خاک میرود، زنده خطاب میکند؟ نه، شهید این نیست؛ چیزی که شما زیر خاکش میکنید، مرکب و خانۀ شهید است. قدیمها که مردم با اسب سفر میکردند، وقتی به مهمانخانه میرسیدند، اسب را بیرون مهمانخانه به مهتر میدادند و خودشان میرفتند داخل. این قبرستان شهدا خیلی مقام دارد، چون جایگاه مرکب شهدا است، اما آنجایی که خود شهدا هستند، مقامش بسیار بالاتر از قبرستان است. اینکه بدن را اینجا رها کردهاند، علتش این است که شهدا میخواهند بروند در محضر خدایی که جسم نیست. این بدن، جسم است، چهجوری برود پیش خدا؟ اینکه میفرماید: «بل احیاء عند ربهم یرزقون» یعنی از اسب پیاده شدهاند، اسبشان را بیرون رها کردهاند و خودشان مقیم شدهاند در حضرت دوست.
آخرین نظرات