در بيمارستانها وقت شام و ناهار، غذاها خيلي متفاوت است!
به يك نفر سوپ، چلوكباب و دسر مي دهند،
به يك كسي فقط سوپ مي دهند،
به يك نفر حتي سوپ هم نميدهند و ميگويند كه فقط آب بخور،
به يك كسي ميگويند كه حتي آب هم نخور!!
جالب است كه هيچ كدام از اين بيماران اعتراض ندارند…
زيرا آنها پذيرفتهاند كه كسي كه اين تشخيصها را داده است، طبيب است و آن كسي كه طبيب است حكيم است…
پس اگر خدا به يك كسي كم داده يا زياد داده، شما گله و شِكوه نكنيد كه چرا به او بيشتر دادهاي و به من كمتر…
اين كارها روي حساب و حكمت است…
همه اینها درست البته بشرطی که ما تنبلی و سهل انگاری خودمان را به پای حکمت خداوند قرار ندهیم…
از «مفردات راغب» استفاده مىشود که ذکر، دو معناى اصلى دارد:
?الف) ذکر، یک حالت نفسانى است که انسان به وسیلة آن مىتواند معلومات خود را نگهدارى نماید. ذکر، در این معنا شبیه «حفظ» مى باشد، با این تفاوت که به اعتبار نگهدارى یک مطلب در حافظه «حفظ» گفته مى شود و به اعتبار حاضر کردن و به خاطر آوردن آن «ذکر» نامیده مى شود.
?ب) ذکر، عبارت است از حاضر کردن چیزى در قلب یا زبان و گفتار، از اینرو گفته اند: ذکر، یا با زبان است، یا با قلب، و هر کدام از آنها یا پس از نسیان و فراموشى است ـ که به معناى اوّل مى باشد ـ و یا ادامه حفظ و توجه قلبى، بدون اینکه فراموش کرده باشد، در این صورت به معناى دوم خواهد بود. (1)
آخرین نظرات