روزی معماری که جهت تعمیر مرقد مطهر حضرت قمر بنی هاشم (علیه السلام) آمده بود، به سید بحرالعلوم گفت من تا به حال شنیده و خوانده ام که حضرت قمر بنی هاشم (علیه السلام) قامتی بلند داشته و رشید بوده اند، به طوری که هرگاه سوار اسب می شده، زانوانش برابر گوش های اسب می رسیده؛ لذا باید قبر او هم طول بیشتری داشته باشد و حال آنکه این طور نیست!
علامه به جای جواب دادن، شروع به گریه کرد؛ آن هم یک گریه طولانی و سر به دیوار نهاد.
معمار گفت آقا، مگر من چه حرفی زدم که ناراحت شدید؟
علامه فرمود آنچه تو شنیده و دیده ای درست است ولی سؤال تو، مرا به یاد مصیبت های حضرت عباس (علیه السلام) انداخت.
چون به قدری ضربت شمشیر و نیزه و تیر بر او وارد شد که بدنش قطعه قطعه گردید، آیا تو می خواهی قبر او طولانی باشد؟
بعد از سه روز و دو شب، بدن قطعه قطعه حضرت عباس (علیه السلام) به وسیله امام سجاد (علیه السلام) جمع آوری و در همان موضع که نهر علقمه بود دفن شد.
منابع:
1. ابوالقربة (شرح زندگانی حضرت ابوالفضل (علیه السلام))، صفحه 162
2. الوقایع و الحوادث، محمدباقر ملبوبی، جلد 3، صفحه 9
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات