یک خانم و آقای دانشجو (یک زوج جوان) که هر دو در مقطع کارشناسی ارشد درس میخواندند، در دانشگاه تهران پیش بنده آمدند و گفتند: ما بعد از چند سال که از ازدواجمان میگذرد، میخواهیم بچهدار شویم اما نمیدانیم واقعاً آمادگی تربیت فرزند را داریم و آیا میتوانیم مسئولیت تربیت فرزند را به عهده بگیریم یا نه؟!
من که خندهام گرفته بود، گفتم: مگر شما فکر میکنید مسئولیت تربیت فرزند چقدر سنگین است؟! گفتند: خُب شنیدهایم که خیلی مسئولیت سنگینی است! گفتم تربیت فرزند بسیار ساده است و شما خیلی اشتباه کردهاید که سنین جوانیِ خودتان را -که طبیعتاً عاطفۀ انسان در آن سنین، بیشتر است- از دست دادهاید و آن عاطفه را به فرزندان خودتان هدیه نکردهاید و کمی دیر به فکر بچهدار شدن افتادهاید. من دو سه تا اصل یا تکنیک مهم در تربیت فرزند را میگویم و شما بروید همین دو سه تا اصل را رعایت کنید:
یکی اینکه پدر، در کنار همۀ خوبیهایش به این مسأله اولویت بدهد که هیچوقت دل مادر را نشکند(لااقل جلوی بچهها) و به او محبت کند. مادر هم هیچ وقت غرور پدر را نشکند(لااقل جلوی بچهها) و به او احترام بگذارد. همچنین پدر و مادر، بچه را به اطاعت از یکدیگر توصیه کنند؛ مخصوصاً اینکه پدر به بچه یاد بدهد که دل مادرش را نشکند و مادر هم به بچه یاد بدهد که احترام پدر را حفظ کرده و غرورش را نشکند. در این صورت بچهای که در چنین خانوادهای بزرگ شود، خوب بار میآید.
اگر این اصول ساده را در رفتارهای خود در خانواده، رعایت کنیم، تربیت فرزند اصلاً کار سختی نخواهد بود. البته بعضیها که در فضای بحث تربیت فرزند(و روابط زن و مرد در خانه) قرار ندارند، شاید احساس کنند که این کار پیچیده است. ولی اگر کسی وارد این بحث شود، به مرور متوجه خواهد شد که با رعایت چند تکنیک مهم و کلیدی، میتوان بچههای خوبی تربیت کرد.
علیرضا پناهیان
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات