برای دست یافتن به گشایش و شرح صدر، اولاً شخص رویش را به سمت ابدیت و بهشت برمیگرداند. برای رسیدن به این هدف و کلاً برای انجام هر کاری اطلاعات و مهارت لازم است. مهارت یعنی توانایی که این غیر از اطلاعات است. مهارت که میگوییم یعنی دو چیز، یکی اطلاعات و دیگری تمرین.
مثلاً شاد بودن یک مهارت است. آرامش داشتن یک مهارت است. مهارت اول اطلاعات میخواهد، شما اطلاعات را که کسب کردی، باید روی آن اطلاعات تمرین کنی. مثل نقاشی و خط و رانندگی است که اگر تمرین نکنی، موفقیتی نداری. هر کس در دنیا هر دارایی که دارد، از این دو راه است. معمولاً دو گروه هستند که از این دارایی ها استفاده خوبی نمیتوانند بکنند، یکی افراد تحصیل کرده و دیگری افراد ثروتمند. یعنی این دو گروه بیشترین شکست ها را میخورند. آنهایی که تحصیلات شان بالاست، اغلب وقت کافی برای کسب مهارت ندارند. آنهایی که از سطح آسایش خوبی برخوردارند، رشدشان کم است. البته استثناء هم وجود دارد. ممکن است کسی که سطح آسایشش بالا است، آنقدر در خودش ظرفیت ایجاد کرده باشد که آسایشش مانع حرکت به سمت ابدیت نشود.
کسی وسعت قلب دارد که تمام توجه و روی دلش را به سمت آخرت کرده باشد. مثل اینکه بچه کسی را گروگان گرفته باشند و بگویند تا یک فرش خوب نبافی، بچه ات را آزاد نمیکنیم. این شخص مجبور است بافتن فرش را یاد بگیرد و تمام توجه و روی دلش را به سمت یاد گرفتن کند. علامت اینکه یک نفر هدایت شده، این است که عاشقانه به سمت آخرت نگاه میکند و عاشقانه به سمت ابدیت و آسمان و نظام ابدی می رود و انابه دارد. انابه یعنی بازگشت، یعنی تصمیم میگیرد انسان باشد. تصمیم میگیرد قواعد ابدی را رعایت کند. تصمیم میگیرد بدون مقاومت، رشد کند. چطور افراد درس دانشگاه را جدی میگیرند؟ چطور خانه ساختن را جدی میگیرند؟ چطور ازدواج را جدی میگیرند؟ چطور کار یک خانه را دو خانه کردن را جدی میگیرند؟ چطور تلاش برای اینکه یک ماشین را تبدیل به یک ماشین بهتر بکنند یا آن را دوتا کنند، جدی میگیرند؟ چطور در این که یک سفر خارجی بروند و در فلان کشور درس بخوانند، جدی هستند؟ اینها به این خاطر است که علاقه دارند و شیفته هستند و رویشان را آنطرف کرده و فقط به همان سمت میروند.
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات