در حادثه کربلا با سه نمونه شخصیت روبرو میشویم.
⚪️اول: حسین
حاضر نیست تسلیمِ حرفِ زور شود. تا آخر میایستد.
خودش و فرزندانش شهید میشوند.
هزینه انتخابش را میدهد
و به چیزی که نمیخواهد تن نمیدهد.
از آب میگذرد، از آبرو نه…
⚫️دوم: یزید
همه را تسلیم میخواهد.
مخالف را تحمل نمیکند.
سرِ حرفش میایستد.
نوه پیغمبر را سر میٔبرد.
بی آبرویی را به جان میخرد
تا به چیزی که میخواهد برسد
⚫️سوم: عمرِ سعد
به روایتِ تاریخ تا روز ٨ محرّم در تردید است.
هم خدا را میخواهد هم خرما،
هم دنیا را میخواهد هم آخرت.
هم میخواهد حسین را راضی کند هم یزید را.
هم اماراتِ ری را میخواهد، هم احترامِ مردم را.
نه حاضر است از قدرت بگذرد، نه از خوشنامی.
هم آب میخواهد هم آبرو.
دستِ آخر اما عمرِ سعد کسی است که به هیچکدام از چیزهایی که میخواهد نمیرسد.
نه سهمی از قدرت میبرد نه از خوشنامی
ما آدمهایِ معمولی راستش کمتر جرات و ارادهِ حسین شدن را داریم،
نه قدرت و ابزارِ یزید شدن را
اما در درونِ همه ما یک تردیدی وضعفی هست!
بیش از همه ازعمر سعد شدن باید ترسید�
نظر از:
السلام علی الحسین و و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات