تدبیر مرد نسبت به زن این است که هیبت و کرامت مرد باید حفظ شود تا زن از شوهرش اطاعت کند و این هم بیشتر به رفتار خود مرد بستگی دارد.
پس مطلب اول هیبت است؛ یعنی جوری با همسر خود رفتار کند که همیشه در چشم او بزرگ باشد؛ اما اینکه هیبت و بزرگی در چیست؟ برخی ریاست را، برخی علم را، بعضی نویسندگی یا هنرپیشگی را، و عده ای هم پول را باعث هیبت و بزرگی می دانند. به هر حال اگر مرد هیبت خود را از دست بدهد و نزد همسر خود کوچک شود، به مشکل برخورد می کند.
زن باید همیشه فکر کند که شوهرش او را از همه بیشتر دوست دارد و زن هم احساس کند که او برای شوهرش از همه بهتر است و گرنه زن به گناه می افتد و نظام خانواده از هم می پاشد.
مرد باید زنش را احترام کند؛ لیکن باید مواظب باشد که بیش از اندازه نباشد؛ یعنی همه اش تواضع نکند؛ زیرا اینجا هم محل لغزش است.
مطلب بعدی بحث کرامت است، کرامت مرد و کرامت زن. مرد باید زن را احترام کند، کریمانه هم باید احترام کند؛ مثلاً زن زیبایی و تجمل را دوست دارد، مرد هم باید به مقدار ممکن، وسایل آن را فراهم کند، و از طرفی زن حق ندارد جمال و زیبایی خود را به غیر شوهر خود نشان دهد و گرنه به فساد منجر می شود.
اینکه گفته اند زن سوره یوسف را زیاد نخواند، مراد آن است که از زندگی و ازدواج سایر مردم خبر نداشته باشد؛ زیرا با زندگی خود مقایسه می کند و احتمال اشتباه وجود دارد؛ لذا بسیاری از داستان ها و فیلم هایی که از ازدواج و زندگی دیگران گفته شده و فیلم ساخته می شود درست نیست و منجر به فساد می گردد.
در بحث کرامت نیز نباید زیاده روی کرد؛ در زمان قدیم چون بحث برده داری و تضییع حقوق و ظلم زیاد بود، می گفتند انسان کرامت دارد و نباید به او بد گفت؛ ولی در این دوره که افکار اومانیستی رایج شده و انسان را جای خدا می نشانند، و این همه از او تعریف می کنند، باید آن طرف چهره انسان را هم گفت، باید آن دسته از آیات قرآن و روایات را هم توجه کرد که می گوید: انسان ظلوم و جهول است، انسان فریبکار است، انسان زیانکار است….
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات