در زندگي از چيزهاي زيادي ميترسيدم تا اينکه آنها را تجربه کردم! وحالا ترسي از آنها ندارم!
نوشته شده توسط سین بانو در 5 مرداد 1397 در بدون موضوع
از “تنهايي” ميترسيدم؛ياد گرفتم:
“خود را دوست بدارم!”
⚪️ از “شکست” ميترسيدم؛ياد گرفتم:
“تلاش نکردن، يعني شکست!”
از “نفرت مردم” ميترسيدم؛ياد گرفتم:
“به هر حال هر کسي نظري دارد!”
⚫️ از “درد” ميترسيدم؛ياد گرفتم:
درد کشيدن، براي رشد روح لازم است!”
⚪️ از “سرنوشت” ميترسيدم؛ياد گرفتم:
“من، توان تغيير آن را دارم!”
از “آينده” ميترسيدم؛ياد گرفتم:
ميتوان آينده بهتري ساخت!”
⚫️ از “گذشته” ميترسيدم؛فهميدم:
“گذشته ديگر توان آسيب رساندن به من را ندارد!”
و بالاخره از “تغيير” ميترسيدم؛
تا اينکه ياد گرفتم:
“حتي، زيباترين پروانه ها هم قبل از پرواز، کرم بودند و تغيير آنها را زيبا کرد!"…
نظر از: حضرت مادر (س) [عضو]
سلام احسنت
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات