بسياري از افراد مردم، در همه عمر در پشت ديوار و حصار زندگي و خوشبختي معطل مانده اند و ميگويند: “ما كه از زندگي چيزي نفهميديم، زندگي بي معناست". اين افراد هميشه در حيرت و سرگرداني بسر ميبرند و گاهي اين تحير و سرگرداني و بدبيني را به حساب حساسيت ذهن و ادراكيت فهم خود ميگذارند و با يك دنيا غرور و كبر ميگويند: اين ما هستيم كه به بيهوده بودن زندگي و دروغ بودن سعادت و خوشبختي و اصالت رنج و بدبختي پي برده ايم و اما ديگران چون به قدر ما حس و درك ندارند نميفهمند.
اين اشخاص نميدانند كه خودشان مانند كوران بي بصري هستند كه در پشت ديوار زندگي معطل مانده اند و نتوانسته اند در همه عمر در ورودي اصلي را پيدا كنند . اينها از همان اول ، راه را چاه و چاه را راه تصور كرده اند و روي همين تصور غلط لحظه به لحظه از راه دورتر شده و هميشه در سياه چالهاي زندگي بسر برده اند ، به قول يكي از دانشمندان طوري پرورش يافته اند كه براي احساس رنج و مصيبت كاملا آماده اند و از كوچكترين رنجي فريادشان به فلك ميرسد ولي نسبت به آنچه خوشي و سعادت است لخت و مرده و بي حس می باشد
حکمتهاواندرزها ، شهید مطهری (ره)
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات