يكی از اوليای خدا قضيه ای نقل می كرد:
شبی مشغول خواندن قرآن بودم تا رسيدم به آيه ي «إنّه يراكم هو وقبيله من حيث لا ترونهم» همانا شيطان و بستگانش شما را می بينند از جايی كه شما آنها را نمی بينيد .
با خود گفتم معنای ظاهری آيه معلوم است كه بالاخره شيطان از جنّ است و جن در لغت به معنای پوشيده است؛ اما گويا معنای باطنی آيه را متوجه نمی شوم !
در همين افكار بودم كه عالَمی برايم پيش آمد وشيطان ظاهر شد و گفت :
آمده ام با تو بحث كنم ، پاشو بيا ! ديدم همين قدم اول بايد با او مخالفت كنم ، گفتم نمی آيم ، تو بيا!
شيطان با همه تكبرش آمد!
يک ساعت بحث عالی فلسفه و كلام كرديم و در آخر مغلوبش كردم و پيروز بحث شدم!
به شيطان گفتم :
با اين همه اسم و رسمت ، مغلوب شدي!
شيطان خنده اي كرد و گفت :
آقا سيد ! فقط خواستم يك ساعت ازعمرت را تلف كنم!
آن صحنه تمام شد! معناي آيه را فهميدم؛ يعنی شيطان به هر كس از يک جا ضربه می زند.
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات