از امام باقر (علیه السلام) روایت شده که فرموده است هنگامی که حسین بن علی (علیه السلام) متولد شد، جبرئیل همراه هزار فرشته به زمین فرود آمد تا تولد او را به حضرت ختمی مرتبت شادباش بگوید.
فرشته ای به نام فطرس در یکی از جزیره های دریا، فرو افتاده و بازداشت بود.
خداوند او را برای انجام کاری روانه فرموده بود و چون در انجام آن تأخیر کرده بود، خداوند بال های او را در هم شکست و او را از مقام خود برکنار کرد و در آن جزیره درافکند و آن فرشته پانصد سال در آن جزیره ماند.
او دوست جبرئیل بود و چون جبرئیل از کنار او گذشت، فطرس از او پرسید آهنگ کجا داری؟
جبرئیل گفت امشب برای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نوزادی زاده شده است.
پروردگار، مرا همراه هزار فرشته برای شادباش گویی به آن حضرت گسیل فرموده است.
فطرس به جبرئیل گفت مرا با خود ببر، باشد که برای من دعا فرماید.
هنگامی که جبرئیل پیام خود را گزارد، پیامبر به فطرس نگریست و از جبرئیل پرسید این کیست؟
جبرئیل، پیامبر را از داستان او آگاه کرد.
آن حضرت، روی به فطرس کرد و فرمود بال و پر خود را بر این نوزاد بمال.
او چنان کرد و همان دم به حال نخست برگشت.
چون فطرس آهنگ برخاستن کرد، پیامبر از او پرسید کجا می روی؟
گفت می خواهم همراه فرشتگان پرواز کنم، همان گونه که پیش از این پرواز می کردم.
پیامبر به او فرمود جبرئیل مرا از کشته شدن این پسرم آگاه کرده است و من از خداوند مسألت کردم تا تو را جانشین من کنار قبر او قرار دهد تا هر که را به زیارت او می آید و هر نمازگزاری را که کنار مرقد او نماز می گزارد، از سوی من او را مژده دهی و خبر آن را به من برسانی.
فطرس تا روز رستاخیز کنار مرقد امام حسین (علیه السلام) خواهد بود و گزارش کار هر زائری را که او را زیارت کند یا بر امام حسین (علیه السلام) درود فرستد، به حضرت ختمی مرتبت گزارش می دهد.
گویند از آن پس، آن فرشته به آزادکرده امام حسین (علیه السلام) نامیده شد.
منبع: دلائل الامامه، محمد بن جریر طبری
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات