اگر لب ما نرم نبود، قدرت حرف زدن نداشتیم.
اگر اشك، شور نبود، چشم ما كه از «پى» آفریده شده، خراب مى شد.
اگر آبها تلخ و شور بود، درختان نمى روییدند.
اگر زمین، جاذبه نداشت، و اگر فاصله خورشید به ما نزدیك تر بود، اگر هنگام تولّد مكیدن را نمى دانستیم، اگر مهر پدر و مادر نبود، و هزاران «اگر» دیگر… آیا مى توانستیم به زندگى ادامه دهیم؟
البته نه درصدد بر شمردن نعمت هاى خداییم و نه از عهده آن برمى آییم؛ كه خداوند خود فرمود اگر نعمت هاى الهى را بشمارید، نمى توانید آنها را به حساب آورید.
بارى… اگر یك میلیونیم این نعمت ها را از كسى دیگر دریافت مى كردیم، همه عمر مدیون و سپاسگزار او نبودیم؟
وظیفه انسانى و وجدانى ما، ایجاب مى كند كه سپاس نعمت هاى الهى را ادا كنیم و به شكرانه آن همه نیكى، نماز بخوانیم و او را بپرستیم.
چون او مارا آفریده، ما هم او را عبادت كنیم و بنده او باشیم تا بنده و برده شرق و غرب نشویم.
☘️ نماز، تشّكر از خداوند است و هر انسان عاقل و با وجدانى، به لزوم نماز پى مى برد. وقتى یك سگ، در مقابل استخوانى كه به او مى دهند، حق شناسى مى كند و دُم مى جنباند و اگر دزد و بیگانه اى وارد خانه شود، به او حمله مى كند، اگر انسان نسبت به این همه نعمت پروردگار، بى تفاوت باشد و از روحیه سپاسگزارى كه به صورت «نماز» جلوه گر مى شود، بى بهره باشد، آیا در قدرشناسى كمتر از سگ نیست؟!…
? کتاب پرتوی از اسرار نماز، محسن قرائتی
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات