هر آن چه از من برمی آمد!
نوشته شده توسط سین بانو در 19 اسفند 1396 در بدون موضوع
گنجشکی با تمام توان به آتش نزدیک می شد و برمی گشت!
پرسیدند: چه می کنی؟
پاسخ داد: در این نزدیکی چشمه ی آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و آن را روی آتش می ریزم …
گفتند: حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می آوری بسیار زیاد است و این آب فایده ای ندارد!
گفت: شاید نتوانم آتش را خاموش کنم اما آن هنگامی که خداوند از من می پرسد: “زمانی که دوستت در آتش می سوخت تو چه کردی ؟” پاسخ می دهم: هر آن چه از من برمی آمد!
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات