مردی صبح از خواب بیدار شد و با همسرش صبحانه میل کرد و لباسش را پوشید وبرای رفتن به کار آماده شد.
هنگامی که وارد اتاقش شد تا کلیدهایش را بردارد گرد و غبار زیادی روی میز وصفحه تلویزیون دید.
به آرامی خارج شد وبه همسرش گفت:
همسرم، دلبندم، لطفا کلیدهایم را از روی میز بیاور….
زن وارد شد تا کلید ها را بیاورد دید همسرش با انگشتانش وسط غبارهای روی میز نوشته
“همسرم دوست دارم “
و خواست از اتاق خارج شود صفحه تلویزیون را دید که میان غبار نوشته شده بود” عشقم ،دوستت دارم “
زن از اتاق خارج شد و کلید را به همسرش داد و به رویش لبخند زد.
انگار خبر می داد که نامه شوهرش به او رسیده است
و از این پس، بیشتر به تمیزی خانه توجه خواهد کرد…
این همان همسر عاقلی است که اگر همسرش اشتباه کند با او بد رفتاری نمی کند بلکه اشتباهش را با برخورد نیکو جواب میدهد و یک جریان را از ناراحتی وعصبانیت به خوشحالی و لبخند تبدیل می کند.
احسنت عالی بود
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات