شخصی از کنار مغازه بلور فروشی میگذشت، چشمش به لیوانهایی افتاد که روی میز به طور وارونه چیده شده بود. همانجا ایستاد، کمی نگاه کرد و یکی از آنها را به همان حالتی که بود برداشت و شروع به اعتراض به فروشنده کرد که آقا! چرا در این لیوان بسته است و ته آن باز است؟! فروشنده خندید و گفت: اگر شما درست بنگرید و لیوان را به حالت درست بگیرید، هر دو اشکال بر طرف خواهد شد.
آری، بسیاری از اشکالات، بر اساس باورها و تصورات غلط ما میباشد. ما خیال میکنیم که دنیا برای رفاه است، لذا میگوییم: چرا رفاه نیست؟ مثل کسی که در چلوکبابی نشسته و اعتراض میکند چرا اینجا دوش ندارد؟! او باید باور کند که انجام حمام نیست. ما باید باور کنیم که دنیا خوابگاه، عشر تکده و آخور نیست، دنیا میدان رشد است و انسان باید در این میدان با سختی مبارزه کند تا خود به رشد کمال برسد.
قرآن میفرماید: اخذناهم بالباساء و الضراء لعلهم یضرعون ( سوره انعام، آیه 48.) سختی و فشارها برای توجه دادن به انسان است.
آری، تا چوب عود را نسوزانید، بوی عطرش بلند نمیشود.
سختیها وسیله غرور زدایی است.
همان گونه که لاستیکهای ماشین را باید تنظیم باد کرد، حوادث تلخ نیز انسان را متعادل و تنظیم میکند، غفلت و غرور و تکبر را از بین میبرد، به علاوه تلخیها انسان را به فکر و تلاش واداشته و سر چشمه انواع ابتکارت و اختراعات میشود.
نظر از:
ان شاءالله که از امتحانات الهی سربلند بیرون بیاییم
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات