کمی ذوق
نوشته شده توسط سین بانو در 16 تیر 1396 در بدون موضوع
دلم مادر بزرگم را میخواهد که از راه برسد با همان چادر سیاه و ساک سبز و روسری سفیدی که دور سرش می بست در ساک سبزش را باز کند و یک بیسکویت نیم چاشت در بیاورد و بگوید (بیا دخترم برات بیسکویت آورده ام )نیم چاشت هنوز در مغازه ها هست من هستم ولی مادر بزرگ نیست ! ذوق نیست !نیم چاشت بدون مادر بزگ خوشمزه نیست
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات