دل باید حیات داشته باشد؛ اما ما به سمت حَجَریّت [سنگ دلی] پیش مىرویم. چه کنیم که قرآن بیمارىها را تا حجریت پیش مىبرد. پس مواظب باش دلت از سنگ نشود.(ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکمْ مِنْ بَعْدِ ذلِک فَهِی کالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً ... سپس دلهای شما بعد از این واقعه سخت شد؛ همچون سنگ، یا سخت تر!. البقرة، 74)
هر چه دل، بیشتر به سمت حجریت مى رود، آرزوها درازتر مى شود، خطاها زیادتر مى شود، دنیاطلبى بیشتر مى گردد و قواعد انسان بیشتر به هم مى خورد. اینجاست که دیگر فرق بین صدق و کذب، از دل بیرون مىرود؛ اینجاست که بنده آلوده مىشوم به اینکه ببینم این آقا فلان چیز را تأیید کرده، آن آقا فلان کار را کرده، آن یکى پول را دنبال کرده، پس همهی اینها خوب است. [یعنی خطاهای خود را با روش های مختلف توجیه می کند]
اینها همه ملاک هاى شیطانى است که به استدراج منتهى مى شود. این خطرى است که براى ما در سنین بالا ممکن است پیش بیاید. وقتى انسان از گود صلاح و رشد خارج شد در گود «شیطان» قرار مى گیرد.
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات