در دوران سال تمام توجه به شب عاشورا است و یک شب، شب امتحان است. شب جدا شدن حق از باطل است.
شبی است که اصحاب عمر سعد جدا و
یاران سیدالشهداء ( علیه السلام) از هم جدا میشوند.
شبی است که ابی عبدالله علیه السلام چراغها را خاموش کرد و سر را روی زانو گذاشت که رفتنی ها بروند و ماندنی ها بمانند.
این برنامه هنوز هم ادامه دارد.
اگر با چشم دل نگاه کنیم همان برنامه عیناً در منظر و مرآی حضرت بقية الله ( ارواحنافداه) هست. خودش را در غیبت قرار داده و ناظر اعمال ماست.
کدامیک رفتنی هستیم و کدام یک ماندنی؟!
کدام یک از یاران حسین ( علیه السلام ) و خاندان پیغمبریم و کدامیک از طرفداران عمر سعد و ابن زیاد؟!
اگر نگاه کنیم می بینیم حضرت بقية الله (ارواحنافداه) هم ما را به حال خودمان واگذاشته. یعنی ما را مختار قرار داده، هر کس مایل است در سعادت و خوشبختی بماند، در راه راستی که منتهی به صراط قیامت میشود بماند که آن صراط هم مستقیماً انسان را به بهشت وارد میکند و یا به طرف آتش جهنم و دوزخ برود.
حضرت بقية الله (ارواحنافداه)
امام است، امام زمان ماست.
همانطوری که مثل امشب حسین بن علی (علیه السلام) امام زمانِ آن جمع فرمود: «این مردم برای کشته شدن من جمع شده اند، مرا می خواهند بکشند، شما آنقدر اهمیتی برای آنها ندارید که به فکر شما باشند، بلکه رفتن شما برای آنها خوشحالی دارد.
هر کس میخواهد برود از تاریکی شب استفاده کند و برود»
در زمان غیبت هم تقریباً یک چنین برنامه ای است، منتها این امتحان در کربلا یک شب بود، در زمان غیبت حجت بن الحسن ( ارواحنافداه ) دائما این امتحان هست.
از غیبت امام عصر و این تاریکی زمان غیبت کبری استفاده کنید؛
سست عهدها، بی وفاها، غیر مسئولین غیر متعهدین، اینهایی که یادشان رفته که در عالم میثاق با خدا عهد بسته اند که دست از دامن خاندان عصمت و طهارت ( علیهم السلام ) بر ندارند و پیرو آنها باشند، بروند.
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات