امام سجاد (علیه السلام) می فرماید من در شبی که صبح فردایش، پدرم حسین (علیه السلام) کشته شد با او بودم.
به یارانش فرمود این، شب است.
آن را مَرکب خود بگیرید که این جماعت، در پی من اند و اگر مرا بکشند، دیگر به شما کاری ندارند و شما از جهت بیعت با من، آزاد و اختیاردار هستید.
یارانش گفتند نه، به خدا سوگند، هرگز چنین نمی شود.
امام فرمود فردا همه شما کشته می شوید و هیچ یک از شما نمی رهد.
گفتند ستایش خدایی که ما را به شرف کشته شدن، همراه تو رساند.
سپس امام حسین (علیه السلام) دعا کرد و به آنان فرمود سرهایتان را بالا بگیرید و بنگرید.
پس به جایگاه و منزلگاه خود در بهشت نگریستند.
امام حسین (علیه السلام) به آنان فرمود فلانی، این منزل توست؛ فلانی، این قصر توست؛ فلانی، این درجه توست.
از این رو، هر یک از آنان با سر و سینه به استقبال نیزه ها و شمشیرها می رفتند تا به جایگاهشان در بهشت برسند.
منبع: الخرائج و الجرائح، قطب الدین راوندی
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات