امام حسین (علیه السلام) رفت تا به ذات عِرق (در حد فاصل بیابان نجد در شمال عربستان و سرزمین تهامه واقع شده و میقات عراقیان است و نیز گفته شده که کوهی در راه مکه است) رسید. در آنجا مردی از بنی اسد به نام بِشر بن غالب را دید و از او پرسید از کدام قبیله ای؟ گفت از بنی اسد. فرمود ای برادر بنی اسدی، از کجا می آیی؟ گفت از عراق. فرمود وقتی عراقیان را ترک کردی، چگونه بودند؟ گفت ای فرزند دختر پیامبر خدا، آنها را در حالی پشت سر نهادم که دل هایشان با تو و شمشیرهایشان با بنی امیه بود. امام حسین (علیه السلام) به او فرمود ای برادر عرب، راست گفتی. خدای تبارک و تعالی هر چه بخواهد می کند و هر چه اراده کند حکم می راند. مرد اسدی به امام گفت ای فرزند دختر پیامبر خدا، از سخن خدای متعال به من خبر ده: «یوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ» «روزی که هر دسته از مردم را با پیشوایشان فرا می خوانیم» امام حسین (علیه السلام فرمود آری، ای برادر بنی اسدی، آنها دو گونه پیشوا هستند. پیشوای هدایت که به هدایت فرا می خواند و پیشوای گمراهی که به بیراهه فرا می خواند. هر کس، دعوت پیشوایی هدایت را پاسخ دهد، به بهشت رهنمون می شود و هر کس به پیشوای گمراهی پاسخ گوید، به دوزخ در می آید. منابع: 1. الفتوح، ابومحمد احمد بن علی اعثم کوفی 2. أمالی شیخ صدوق، محمد بن علی ابن بابویه 3. سوره الاسراء، آیه 71
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات